سیاست ایدز

سياست ايدز
طي ۳ دهه گذشته، همه گیری ايدز در جهان گسترش يافت و بصورت مساله جدي در آمد كه ميليونها نفر را آلوده كرد و ميليونها نفر ديگر از بين برد. هزينه مالي صرف شده براي این ويروس بسيار بالاست و بسياري از كشورهاي فقير نمي توانند از عهده آن بر آيند و خدمات بهداشتي آنان به دليل تعداد زياد افراد زیر پوشش، تحت فشار است.
 
.
.
چرا سياست مهم است؟
اخيرا تلاشها در جهت كمك، سرعت گرفته است اما بحث و جدل دربارة اينكه تلاشهاي انجام شده كافي بوده يا اينكه كمكها بطرز صحيح بوده يا خير، همچنان ادامه دارد.
در هر كشوري سياستمداران آن هستند كه ميزان بودجه لازم براي امور مختلف را تعيين مي كنند اگر چه متاسفانه سياستمداران دلايلي براي انجام كارهايي علاوه بر كمك به مردم دارند (كه البته بايستي به آراء هم توجه كنند). اين بدين معني است كه آنان ممكن است هميشه بصورت علمي (altraistically) عمل نكنند.
سياستمداران در حالي به بحث در اين زمينه پرداختند كه مردم در حال ابتلا و مرگ در اثر HIV   بودند . 
.
.
 
يک زن HIV+ در يک روستای فقير نشين در آفريقای جنوبی
.
.
سياستمداران هرگز مشتاق به بحث در مورد مسايل جنسي نبوده اند (چيزي كه بايستي بعنوان مكمل هر بحث آگاهانه درباره  HIV در نظر گرفته شود) بلکه تمايل دارند كه به مسايل جنسي بعنوان مسايل اخلاقي نگاه شود. اين بدان معني است كه پاسخ به همه گیری (اپیدمی) بوسيله حكومتها و سازمانهاي وابسته به آنها تعيين مي شود.
در جناح هاي چپ و راست سياسي ديدگاه هاي قوي و متفاوتي درباره همه گیری (اپيدمي) HIV وجود دارد.
جدول زير خلاصه اي از اين ديدگاههاو مسايلي است كه هر ديدگاه حمايت  مي كند:

 

راست
چپ
1- به جنبه اخلاقي HIV مي پردازد و اعتقاد دارد كه بدليل اينكه HIV اغلب بوسيله فعاليتهاي جنسي و استفاده غير قانوني از مواد مخدر گسترش مي يابد، پاسخ و راه حل همه گیری (اپيدمي)، بهبود مسايل اخلاقي در جامعه است.
1- نظر به جنبه پزشكي HIV دارد و معتقد است که نبايد كسي به ايدز مبتلا شود (بدون توجه به مسايل جنسي يا اعتياد )
2- تمايل به بهبود مسايل اخلاقي بوسيله آموزش مردم خصوصا در مدارس دارد بدين صورت كه تا زماني كه ازدواج نكرده اند از روابط جنسی پرهيز كنند
2-تمايل به آموزش ايدز و HIV به مردم را دارد،  همچنين آموزش در زمينه مسايل جنسي و اينكه چگونه آلوده خواهند شد و راههاي محافظت خود در برابر HIV به مردم داده شود و اينكه پرهيز از رابطه جنسی، تنها يكي از راههاي متعددي است كه آنها را در برابر HIV محافظت مي كند.
.
3- هر كشور بايستي راساً با مساله HIV كنار بيايد و به افراد HIV مثبت نبايستي جهت درمان به كشورهاي ديگر اجازه مهاجرت داده شود.

3- HIV مشكل همگان است و اگر فردي خارج از وطنش بعنوان HIV مثبت تشخيص داده شود اين حق را دارد كه تحت درمان قرار بگيرد.
4- خانواده يك واحد اجتماعي مهم در جامعه است و بايد متشكل از پدر و مادر باشد (رابطه heterosexual) و هم جنس ها بر طبق قانون نمي توانند خانواده تشكيل دهند. و بنابراين نبايد مشمول حق و حقوق و مزاياي يك زوج ازدواج كرده (married couple) شوند.
4- مردم از هر جنس ، حق استفاده برابر از حقوق و مسئوليتها را دارند.
5-ديدگاه جناح راست بطور كلي pro-life است بدين معني كه آنها معتقدند كه سقط كردن عملي شنيع است و باورهاي ديني مخالف هر گونه راههاي جلوگيري از بارداري هستند (حتي اگر مثل كاندوم بتواند جلوي انتقال HIV را بگيرد) آنها همچنين معتقدند كه تشويق مردم به استفاده از كاندوم براي مبارزه با HIV باعث ترويج بي بند و باري جنسي مي شود (مساله اي  كه جناح راست از آن بعنوان مسايل غير اخلاقي مي نگرد . )

5-جناح چپ، استفاده از كاندوم را بعنوان راه مهمي براي جلوگيري از ابتلا مردم به HIV مي داند و معتقد است كه بايستي كاندوم را در دسترس مردم قرار دهند و اهميت و طرز استفاده از آن به مردم گفته شود.
6-جناح راست در گذشته معتقد بر اين بود كه HIV بيماري مردان همجنس باز است اگر چه در حال حاضر روشن شده است كه HIV در تمام جوامع شيوع دارد ولي جناح راست همچنان احساس مي كند كه كساني كه همجنس باز (homosexual) يا دو جنس گرا (Bisexual) هستند. حقوق يكساني همانند دگر جنس گراها (heterosexual) ندارند.

6- هر فرد آلوده به HIV بايستي احترام و درمان منصفانه، يكسان و بدون غرض‌ورزي دريافت دارد بدون توجه به اينكه آنها آلوده شدگان بي گناه هستند يا اينكه آلوده شدگان گناهكار هستند.
.
7- جناح راست، فاكتورهاي اقتصادي و استراتژيك را در توجه خود دخيل مي كند و معتقد است كه اينها در تصميم گيري اينكه كدام كشورها بيشترين كمك مالي خارجي را دريافت كنند نقش مهمي دارند.

جناح راست معتقد است كه كمك هاي خارجي بايستي بر اساس مصالح كشور اهدا كننده باشد

7- جناح چپ معتقد است كه تخصيص بودجه براي مبارزه بر عليه ايدز در كشورهاي ديگر بايستي بر اين اساس باشد كه بيشترين كمك را كشورهايي كه بيشترين نياز را دارند دريافت كنند. آنها معتقدند كه كمك هاي خارجي بر اساس مصالح كشور گيرنده در درجه اول اهميت باشد.
8- جناح راست معتقد است كه كمك به كشورهاي فقير بايستي بر اساس پيشنهاد وامهاي مشخص، كمك و وام جهت بازسازي بخش خصوصي و باز كردن دروازه هاي اقتصادشان به تجارت جهاني باشد.

آنها احساس مي كنند كه اين روش بهترين را تشويق درازمدت رشد اقتصاد است.

8- جناح چپ معتقد است كه كشورهاي فقير كه بخاطر ايدز صدمه شديدي ديده اند. بايستي از قرضهاي گذشته به كشورهاي ثروتمند كه نتيجه دولتهاي قبلي در سالهاي گذشته پيش بوده است، رهايي يابند (در اكثر موارد اين قرضها بيشتر از آن چيزي است كه پرداخت شده است)، اين رهايي باعث مي شود كه اين كشورها توانايي سازماندهي خدمات بهداشتي و پاسخ به HIV را بدست آورند.
..

..

.
نتيجه تفاوت در ديدگاهها اين است كه  سياستها، سطوح بودجه بندي و اينكه كدام سازمانها تخصيص بودجه مي كنند بر اساس اينكه كدام جناح بر سر قدرت باشد مي تواند تغيير كند (و نه بر اساس نيازهاي اكثريت مردم مبتلا)